گویا دستانی در کار است تا صدای بیان مطالبات مردم شنیده نشوند.
به گزارش آماج، اگر سیاست این باشد که برنامهای دیده نشودچه بایدبکنیم؟
یک. پخش آن را به نیمه شب انتقال بدهیم زمانیکه همه در خوابند یا در حال آماده شدن برای خواب هستند.
دو.آنقدر اصلاحیه به اصل برنامه بزنیم تا از محتوا تهی شود.
سه. بین آن آنونس بازرگانی پخش کنیم تا از ریتم بیفتد و بیاثر شود.
چهار. پخش آن را فقط به چند روز هفته اختصاص بدهیم تا مخاطب از پیگیری آن منصرف شود.
پنج . و…
بعد از سالهای سال یک برنامه، زبان مطالبات مردم از نمایندگان شد. مردم در قامت نمایندگان مجلس در رسانه حاضر شدند و با صراحت به بیان مشکلات و مطالباتشان پرداختند ولی هنگام پخش استراتژی و سیاست سازمان صدا و سیما گویا تغییر کرد و نخواست این مسائل مطرح شوند و با تمهیدات رسانهای گفته شده آن را به محاق ببرند.
واقعا اگر قرار به گفتگوی دو سویه نبود چرا چنین برنامهای کلید خورد؟!
تنها برنامهای که رکن دوم نظام یعنی جمهوریت و دموکراسی و گفتگوی دو سویه را به رخ کشید چرا باید اینگونه پخش شود؟! نطق آزاد نشان دهنده گفتگوی جامعه نخبگانی است که با احترام به نظام حکمرانی با آن وارد گفتگو شدهاند. یعنی اصل ماجرا را قبول دارند و تلاش میکنند در بهبود وضعیت اثربخش باشند.
اما گویا دستانی در کار است تا این صداها شنیده نشوند.
نطق آزاد نقطه عطفی در سیاست رسانه ملی بود اما گویا این چرخش به مذاق بسیاری خوش نیامده و نمیتوانند فشار منطق و گفتگوی منطقی را در غالب نطق آزاد تحمل کند.
رسانه همیشه برای پیشبرد اهداف حکمرانی پای کاربوده اما هنگامیکه قرار شد در خدمت مردم باشد گویا نتوانست تحمل کند؛ کنار کشید و پشیمان شد.
بعنوان یک خبرنگار، هم جلسه ضبط برنامه را دیدهام و گفتگوی مردم را شنیدهام و هم خروجی نهایی را در زمان پخش از سیما پیگیر بودهام.
ولی علی رغم اینکه میخواستم در ستایش سیاست سیما چیزی بنویسم متاسفم که نشد و قلم به گونه دیگری نگاشت.
نقد و ستایش یک برنامه تبدیل شد به گلایه از عقبنشینی رسانه ملی.