تاثیر تغییرات بر تحول صنعت مس
ظرفیت و جایگاه معادن در اقتصاد و نقشی که شرکت ملی مس در این عرصه دارد نشان میدهد که تغییرات مدیریتی آینده ای درخشان را رقم خواهد زد.
به گزارش آماج به نقل از پول نیوز، از هنگامی که تحریمها جدی شد و نفت در صدر تحریمها قرار گرفت، اقتصاد کشورمان که بر پایه نفت استوار بود، متزلزل شد و تامین بسیاری از کالاها و ماشین آلات به ویژه کالاهای اساسی که با دلارهای نفتی تهیه میشد، با مشکل رو به رو شد. در همان هنگام به این نتیجه رسیدیم که باید بخشها و ظرفیتهای دیگر کشورمان که امکان تحریم آنها بسادگی امکان پذیر نبود، در دستور کار قرار گرفت که در این بین بخش معدن در صدر قرار داشت. اما در بین صنایع معدنی نیز مس به عنوان گزینهای مهم، با جدیت مطرح شد و توسعه همه جانبه آن به مرحله اجرا درآمد.
رکوردشکنیهای گذشته
از آنجا که مس به عنوان مهمترین گزینه در صنایع مختلف به ویژه صنعت برق کاربرد دارد، ظرفیت بزرگی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. به همین دلیل اکتشاف و تولید در بخش مس با جدیت پیگری شد که شاهد رکوردشکنیهای متعدد در این زمینه بوده ایم.
اهمیت مس در اقتصاد
هنگامی که بخشی از بار اقتصاد کشور بر دوش معدن گذاشته میشود، صنعت مس اهمیت چندان برابر پیدا میکند، بنابر این باید صنعت مس را تقویت کنیم که مهمترین راهکار برای تقویت صنعت مس، ایجاد ثبات مدیریتی است. نکته مهمتر اینکه باید از مدیران متخصص و توانمندی در حوزه صنعت مس استفاده شود.
مدیریت مادام العمر باوری غلط
بدترین باور این است که انتظار داشته باشیم مدیریتها مادام العمر باشد. اگر مدیریت مادالعمر مهم و ضروری بود، هرگز انقلاب نمیشد تا حکومت شاهنشاهی به جمهوری تغییر کند. از سوی دیگر دوره ریاست جمهوری نیز ۴ ساله است که در صورت صلاحدید مردم، یک دوره دیگر میتواند تمدید شود، بنابر این چیزی به نام مادام العمر در مدیریت وجود ندارد. اما نکته مهم اینجاست که با رفتن دولتها، مدیران نیز تغییر میکنند و البته با تغییر وزرا در قالب بیماری، ناتوانی، فوت، استیضاح یا برکناری، تغییرات امری اجتناب ناپذیر است.
تغییر حقی برای مدیر
اکنون نیز با استیضاح فاطمی امین و رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به عباس علی آبادی، تغییرات در این وزارتخانه گسترده صورت خواهد گرفت که اولین نمونه آن را با انتصاب واثقی نیا در ایمیدرو شاهد بودیم. اما واثقی نیا جایگزین خرمی شاد شد، فردی از هیات مدیره ایمیدرو که حکم سرپرستی او بیش از دو ماه طول نکشیده بود. اما واثقی نیا نیز اقدامات خود را با برکناری رستمی و انتصاب خرمی شاد در شرکت ملی صنایع مس آغاز کرد.
انصاف در بررسی عملکرد
اینکه این برکناری و انتصاب تا چه اندازه درست یا غلط است، به بررسی عملکرد شرکت ملی صنایع مس باز میگردد. رکوردهایی که در تولید و اکتشاف شرکت ملی مس شاهد بودیم، بیانگر عملکرد مناسب مدیریت گذشته این شرکت است. بنابر این اگر قرار است این تغییرات را بررسی کنیم، قبل از هر چیز انصاف بکار بریم و بر اساس تحولات و اتفاقاتی که افتاده، برکناری و انتصاب را تفسیر کنیم.
انتصاب برای تحول
نکتهای که هرگز نباید فراموش کرد، انتصاب برای تحول است. اینکه گمان کنیم ناکارآمدی باعث برکناری بوده، باوری غلط است و باور غلطتر این است که گمان کنیم انتصاب بر پایه باورهای جناحی و سیاسی بوده – اگرچه انتصابات سیاسی و جناحی همواره مطرح بوده است – واقعیت این است که تحولات مدیریتی باعث تحرک بیشتر در مجموعه میشود. مدیر جدید با هدف بهبود و رونق بیشتر وارد عرصه میشود و انگیزه بیشتری برای اثبات این مهم دارد که انتصاب او بر پایه شایسته سالاری بوده، بنابر این باید تغییرات را به فال نیک بگیریم.
مدیریت بر بخشی شکوفا
انتصاب در بخشی از اقتصاد که با بحران جدی رو به رو است، کار را برای مدیر جدید سخت میکند، اما انتصاب بر صندلی مدیریت شرکت ملی مس که هم ظرفیت خوبی دارد و هم از تولید، درآمدزایی و اشتغالزایی بالایی برخوردار است، نه تنها سخت نیست، بلکه میتواند سند درخشانی بر سابقه خدمتی مدیر جدید باشد، بنابر این میتوان انتظار داشت که شرکت ملی مس دوران شکوفایی را با سرعت و کیفیت بیشتری طی کند.
آشنایی با شرکت مس
آنچه از نگرانی برکناری رستمی و انتصاب خرمی شاد میکاهد، سابقه مدیریتی خرمی شاد در عرصههای گوناگون معدنی بوده است. خرمی شاد بارها در مجامع شرکت ملی مس حضور داشته، از معادن مس بازدید کرده، گزارشها را مورد بررسی قرار داده و بسیاری موارد دیگر که نشان میدهد خرمی شاد تسلط کافی بر شرکت ملی مس دارد و میتواند منشا تحول و رشد در شرکت ملی مس شود.