تشکل ها، پیشران رشد و توسعه ایران
در تقویم رسمی کشور، روز ۲۲ مرداد به نام «روز تشکلها و مشارکتهای اجتماعی» ثبت شده است. یکی از جلوه های مشارکت افراد در اداره امور کشور، در شکل ایجاد تشکل ها و فعالیت در قالب این گونه نهادها نمود پیدا می کند. جایگاه و سابقه فعالیت تشکل ها در کشور ما چگونه است و در تجربیاتی که دیگر کشورها داشته اند، چه نتایجی حاصل شده است؟
به گزارش آماج، محمدرضا انبیائی، نایب رئیس هیئت مدیره و دبیرکل انجمن مدیریت کسب و کار ایران و عضو هیئت مدیره فدراسیون مدیریت و مشاوران کسب و کار ایران در خصوص جایگاه تشکل ها گفت: هدف از گسترش سازمانهای مردم نهاد، کوچک کردن دولت است تا بخش نظارتی و حاکمیتی دولت در حوزه فرهنگی و اجتماعی بیشتر تقویت شود. مشاركت و همدلي مردم در ساختار نظام سياسي، اقتصادي و اجتماعي یکی از ابزارهای موفقيت یک نظام است که باعث حرکت محورهاي نظام به سوی واقعيتها و حقيقتهای فضای عملیاتی می شود.
وی در ادامه با اشاره به نحوه عمل تشکل ها و ذکر این مطلب که تشكلها در حوزه «هويت اجتماعي» يا به عبارت ديگر« هويت جمعي» قرار ميگيرند و نهادهايي هستند كه در قالب «اهداف برگزيده» به اداره نظام يافته جامعه ميپردازند، افزود: مشارکت یک فرآیند اختیاری، پویا، خودجوش و چندجانبه است که در نتیجه تعامل بین دانستن، خواستن و توانستن حاصل خواهد شد.
مشاور ارشد اتحادیه انجمن های علمی، فناوری، نوآوری و تجاری سازی کشور در خصوص ایفای نقش تشکل ها با اشاره به این مطلب که تشکلها و نهادهای اجتماعی نقش های مهمی از جمله توسعه اجتماعی، تقویت هویت فرهنگی و ترویج مشارکت های مدنی دارند، ادامه داد: تشکل ها در زمینه توسعه اجتماعی، با ترکیب منابع مالی، انسانی و دانشی به سمت توسعه اجتماعی در زمینههایی مانند تحصیل، بهداشت، محیطزیست و کمک به نیازمندان فعالیت می کنند و در خصوص تقویت هویت فرهنگی، تشکل ها، فرهنگ و هویت یک جامعه را تقویت کنند و به انتقال ارزشها و میراث فرهنگی کمک کنند. تشکل ها توانائی مشارکت مدنی افراد را تقویت می کنند و این مهم ترین ویژگی تشکل ها برای ترویج مشارکت مدنی است.
این مدرس دانشگاه در خصوص تاریخچه پیدایش تشکل های اجتماعی، گفت: ریشههای شکلگیری و سپس حضور این سازمانها را در رویکرد نوین میتوان از نیمه قرن بیستم میلادی شناسایی کرد. اصطلاح سازمان مردم نهاد در معنای امروزین خود برای اولین بار در حدود سال ۱۹۴۵ به وجود آمد. یعنی زمانیکه سازمان ملل متحد برای تفکیک بین سازمانهای متعددی که با آنها در ارتباط بود هرگونه بدنه و ساختار غیر دولتی را NGO نامید. اینها سازمانهایی بودند که نقش و جایگاه مشاورهای داشتند و از طرفی نه زیر مجموعه دولتها بودند و نه عضو حکومتی.
در روزگار باستان، به صورت انجمنهای صنفی با همه ویژگیهایی که امروزه در تعبیر سازمان مردم نهاد بیان میشود، وجود داشتند. این سازمانها نقش مهمی در جنبشهای ضد بردهداری و جنبشهای حقوق زنان و بویژه کنفرانس جهانی خلع سلاح ایفا کردند. اما سابقه شکلگیری جامعه مدنی در ایران به دوره صفویه باز می گردد که با ظهور طبقات و گروههای اجتماعی و فعالیت آنها در مناسبات اجتماعی و سیاسی دگرگونیهایی در تاریخ ایران پدیدآمد. گروههای سنتی مثل اشرافیت زمیندار و اشرافیت دربار، طبقه روحانیت که در دورههای بعد نقش تعیینکنندهای در تحولات و جریانات سیاسی و اجتماعی داشتند و نیز طبقه تجار نیرومندی که در نتیجه توسعه تجارت و توسعه ارتباط با غرب به تدریج پیدا شدند، نمونه های آن است.
این مدرس دانشگاه در پایان پیشنهادهایی برای تقویت تشکلها و مشارکتهای اجتماعی به شرح زیر ارائه کرد:
- آموزش: برنامههای آموزشی و آگاهیبخشی منظم برای افزایش آگاهی افراد از اهمیت تشکلها و مشارکتهای اجتماعی در مدارس، دانشگاهها، کارگاهها و رسانهها.
- تشویق به مشارکت فعال: ارائه انگیزههای مالی و غیرمالی به افراد برای مشارکت فعال گواهینامهها و تسهیلات خاص باشند.
- تسهیل فرآیند مشارکت: استفاده از فناوریهای ارتباطی برای ساده سازی ثبت نام و مشارکت.
- توسعه شبکههای همکاری: تشکلها باید به ایجاد شبکههای همکاری و اشتراک تجربیات و منابع از طریق کنفرانسها، نشستها و انجمنهای حرفهای کمک کنند.
- تشویق مشارکت مدنی در سطوح مختلف: دولتها و سازمانهای اجتماعی باید مشوقهایی را ارائه دهند تا تشکلها و افراد در مشارکتهای مدنی و توسعه پروژههای اجتماعی فعالیت کنند.